کمالالدین ابوالعطاء محمودبن علیبن محمود، معروف به «خواجوی کرمانی»و((نخلبند))بین سال های ۶۶۹ - ۶۸۹ هجری در کرمان زاده شد.او لقب هایی مانند خلاق المعانی و ملک الفضلا نیز داشته است
در سنین جوانی سفر های طولانی خود را به حجاز و شام ،ری، عراق ، مصر و شیراز شروع کرد . در سال 736 به ایران بازگشت و به اصفهان رفت . بعد از چندی به کرمان و سپس به شیراز نقل مکان کرد و تحت حمایت خاندان اینجو روزگار میگذرانید .
شعر خواجوی کرمانی شعری عرفانی است.مضامین عرفانی در غزلیات وی صریحا بیان می شود اما در این اشعار که بر شاعران بعدی خود مانند حافظ تاثیرگذار هم بوده مبارزه با زهد و ریا و بی اعتباری دنیا و مافیها از موارد قابل ذکر است.
او در شعر به سبک سنایی غزلسرایی می کرده و در مثنوی نیز سعی داشته به تقلید از فردوسی حماسه سرایی داشته باشد.خواجو را وابسته به سلسله مرشدیه می دانند.
او را در ریاضیات طب و هیئت نیز صاحب نظر می دانند.طنز و هزل و انتقادات اجتماعی از شرایط ایان در آن روزگار در اشعار خواجو متداول است.
وی در حدود سال 753 هجری گذشت.مقبره ی وی در دروازه قرآن شیراز واقع شده است.
از خواجوی کرمانی آثار زیادی بجای مانده است که مضامین و محتوای آنها عموما متفاوت می باشند.بیشتر این آثار منظوم هستند.
آثار خواجو کرمانی شامل:
دیوان اشعار : شامل قصاید و غزلیات ، رباعیات و ترجیعات بوده و به دوقسمت صنایع الکمال و بدایع الجمال تقسیم شده است که در صنایع الکمال قصیده هایی در نعت امیر المومنین علی آمده است
مجموعه ای از اشعار به نام مفاتی القلوب و مصابیح القلوب به نام امیر مبارزالدین
شش مثنوی : به پیروی از مثنوی های نظامی و فردوسی و سنایی دارد
سام نامه : به تقلید از شاهنامه فردوسی و موضوع آن ماجراهای عشقی و شرح جنگ های سام نریمان است
گل و نوروز : به تقلید از خسرو و شیرین نظامی درباره عشق شاهزاده ایرانی به نام نوروز با گل دختر پاداه روم است . سرانجام این عشق وصال است و حاصل پیوند نوروز و گا قباد است که به جای پدر بر تخت سلطنت می نشیند
روضة الانوار : مانند مخزن الاسرار نظامی سروده است . در بیست مقاله و در هر مقاله از اخلاق و عرفان سخن گفته است
همای و همایون : داستان عشق همایون با همای دختر فغفور چین
کمال نامه : منظومه ای عرفانی است در دوازده باب بر وزن سیر العباد سنایی
گوهر نامه : درباره ی موضوعات عرفانی و صوفیانه به نام امیر مبارزالدین در 2022 بیت سروده است
آثار منثور :
رساله ی البادیه : مناظره نمد و بوریا
رساله ی سبع المثانی : مناظره شمشیر و قلم
رساله ی مناظره شمس و سحاب
»»»»»»»»
غزل:
این چه خلدست که چندین همه حورست اینجا |
|
چه غم از نار که در دل همه نورست اینجا |
گل سوری که عروس چمنش میخوانند |
|
گو بده باده درین حجله که سورست اینجا |
موسم عشرت و شادی و نشاطست امروز |
|
منزل راحت و ریحان و سرورست اینجا |
اگر آن نور تجلیست که من میبینم |
|
روشنم گشت چو خورشید که طورست اینجا |
آنکه در باطن ما کرد دو عالم ظاهر |
|
ظاهر آنست که در عین ظهورست اینجا |
یار هم غایب و هم حاضر و چون درنگری |
|
خالی از غیبت و عاری ز حضورست اینجا |
سخن از خرقه و سجاده چه گوئی خواجو |
|
جام می نوش که از صومعه دورست اینجا |
منابع:بر گرفته از ویکی پدیا،http://www.persian-man.ir/senior/poets/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AC%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C/،جاسجو.
نظرات شما عزیزان:
|