hamsaz

هنر,احساس,شعر,موسیقی,زبان,متن.جهانی به جنس انسانیت.


به رنگ آسمان

 

سرد،تنها،بی کس،آشفته،بی قرار،بی خواب،پر درد،در دل آتشی که خاموشی ندارد و سیاهی که پایان نمی پذیرد.سکوتی ابدی در فریاد به آسمان برخاسته،به جیغ به ضجه رسیده.

همه هاله ای کوچک از درون من .به ظاهر جوانی شاداب و در باطن پیرِ فرتوتِ در هم شکسته.

واژگان ِکی توانسته اند به تنهایی ژرفای احساسات را در یابند؟چه رسد که قطره ای از اقیانوس پر تلاطم آن را به تصویر کِشند.

موسیقی در کنار (واژگان) با آن همه عظمتش عذر تقصیر آورده به عجز خود اعتراف می کند،تا سر انجام از ژرفای وجودم از روحم در آن دمیدم تا نگاره ای بنگارد با مرکب ازل تا جاودان بماند تا ابد.

نمی دانم،نمی دانم اگر قلم نبود تا رگبار احساسم را بر آن جاری و اگر ساز نبود تا خروش فریادم را نمایان سازم چه می شد؟!

هزاران هزار تکه شده روح خسته ام و این چه دردیست که پایانی ندارد.

در میان جمع . همیشه تنها بودن. این نهایت درد است،به جز پُر دردان انگشت شماری دوست واقعی ندارم.مردم، همه در اطراف من اما گویی به زبان دیگری سخن می گویم که آن را نمی فهمند.

من دردی را که دیدن ،شناختن،هستی و حقیقت را به من بنماید را با آغوش باز می پذیرم چرا که رنگ من آسمان است در شب تار تا جلوه کند ستارگان را سیاهی آن و روشن سازد کوره راهی را به نور مهتاب.

دردی را که هزار بار من را کُشته و زنده کند ،روح در هم شکسته ام را بی افسارتر ،نفس بریده ام را سردتر،چشم پر اشکم را خونین تر و صدای فریادم را بلندتر کند،بسی بهتر از آرامشی است که چون حیوانی مرا به نفهمی وا دارد و خوشحالی که من را از خود بی خبر سازد.

در میان دیگران به ظاهر خنده به لب دارم گویی که از من بی غم تر و آسوده تر نیست.شاید از وجودم مجلسی گرم و خنده بر لبان حاضرین جاری شود امامن هاله ایم از نهایت انزوا که جز قلمش و کاغذ عریانی که بر آن جمله ای بنویسد و برای خویش بخواند کسی را ندارد.نمی دانم شاید خدا هم مرا فراموش کرده یا آنقدر پر مشغله است که به این موجود خاکی اعتنایی ندارد.(شاید هم به حدی افکارم را نا پخته می داند که به آن لبخند می زند همان گونه که خود به برخی از تصورات پیشینم می نگرم.)

به امید آن که در کابوس امشب کور سویی از اراده و باریکه ای از حقیقت را در یابم.

 

نويسنده: یونس | تاريخ: برچسب:سرد,کس,جوان,وسیقی,هر,قلم,هستی,آغوش,روح,خسته,آسمان,ستاره,شاداب,جوان,درد,بی افسار,بی خبر,زنده,کشته,کابوس,شب,حقیقت,امید,روح,کاغذ,عریان,لبخند,خدا,مجلس,هزار,انگشت,, | موضوع: <-PostCategory-> |

رنگ شناسی(پیش در آمد)

 

 
با وجودی كه اثر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورداشخاص مختلف فرق مي‌كند امّا برخي از تاثيرات رنگ‌ها داراي معني يگانه‌ای در سراسرجهان هستند.
رنگ‌هايي كه در طيف رنگ‌ها در ناحيه قرمزقراردارند به عنوان رنگ‌هاي گرم شناخته مي‌شوند كه اين دامنه‌اش از احساسات گرم و صميمانه تا احساس خشم و عصبانيت متغير است. رنگ‌هايي كه در ناحيه طیف آبی قرار دارند، رنگ‌هاي سرد ناميده مي‌شوند و شامل آبي، ارغواني وسبز هستند. اين رنگ‌ها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهي نيز ممكن است احساس غمگينی  و بي‌تفاوتي را به ذهن آورند.

روان‌شناسي رنگ‌ها به عنوان روش درمان در برخي از فرهنگ‌هاي قديمي، از جمله مصري‌ها و چيني‌ها، از رنگ‌ها براي 
درمان استفاده مي‌شده است. اينكار كه گاهي به آن نوردرماني يا رنگ شناسی نيز گفته مي‌شود وهنوز هم به عنوان روش درمانی جایگزین مورد استفاده قرار میگیرد.
در اين روش:

از رنگقرمزبراي تحريك بدن و ذهن و افزايش تمركز استفاده مي‌شود.
از
رنگ زرد براي تحريك اعصاب استفاده مي‌شود.
از
رنگ نارنجی براي بالابردن سطح انرژي استفاده مي‌شود.
از
رنگ آبی براي كاهش درد و تسكين بيمار استفاده مي‌شود.
از
رنگ نيلی براي تسكين ناراحتي‌هاي پوستی استفاده مي‌شود.
اغلب روان‌شناسان به
رنگ درماني به ديده شك و ترديد می‌نگرند و می‌گويند كه درباره تاثيرات احتمالي رنگ‌ها اغراق شده و رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند كه در بسياری از موارد، تاثيرات رنگ‌ها در تغييرحالت افراد، تاثيراتی زودگذر و موقتی بوده است. براي مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممكن است در ابتدااحساس آرامش در آن‌ها به وجودآورد امّا اين اثر پس از آن كه آن‌ها آرامششان را بازيافتند، به تدريج كاهش خواهد يافت.

 

نويسنده: یونس | تاريخ: برچسب:گرم,سرد,رنگ,طیف,جدول,آبی,نیلی,قرمز,نارنجی,روانشناسان,ذهن,جهان, | موضوع: <-PostCategory-> |